گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد نهم
سرگذشت موسی و هارون



قرآن کریم در آیات هفتاد و ششم و هفتاد و هفتم سورهي یونس با اشاره به مرحلهي اول مبارزات فرعونیان با موسی و تهمت سحر
و پاسخ آن میفرماید: 76 و 77 . فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا إِنَّ هذَا لَسِحْرٌ مُبِینٌ* قَالَ مُوسَی أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَکُمْ أَسِحْرٌ هذَا
آیا » : موسی گفت *«! قطعاً این، سحري آشکار است » : وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُونَ و هنگامی که حقّ از نزد ما به سوي آنان آمد، گفتند
درباره حق، هنگامی که به سوي شما آمد، (چنین) میگویید؟! آیا این سحر است در حالی که ساحران رستگار (و پیروز)
ص: 126 نکتهها و اشارهها: 1. نخستین مرحلهي مبارزات طاغوتیان با پیامبران، انکار و «!؟ نمیشوند
تکذیب و تهمت زدن بود. معمولًا مخالفان پیامبران به آنان تهمت سحر میزدند، همان طور که به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
نیز ساحر میگفتند. 2. موسی علیه السلام، هم دعوتی باجاذبه و قوي داشت، هم معجزاتی چشمگیر داشت و هم نفوذي روزافزون
صفحه 39 از 109
پیدا کرده بود و به خاطر همین شرایط فرعونیان به فکر چاره افتادند و به او تهمت سحر زدند تا جلوي پیشرفت معنوي او را بگیرند.
آنان میدانند «1» . 3. نکتهي جالب آن است که مخالفان پیامبران با قاطعیت و تأکیدهاي متعدد بر ساحر بودن پیامبران اصرار دارند
که دروغ میگویند اما همین دروغ را محکم میگویند تا مردم را بهتر بفریبند. 4. معجزه با سحر تفاوت دارد. تفاوتهاي عمدهي
آنان عبارتانداز: الف) معجزه، عملی است که مغلوب واقع نمیشود و شکست نمیخورد، در حالی که سحر با سحري قويتر
مغلوب میشود. ب) معجزه، هدف مقدس و روشن و تربیتی دارد، در حالی که سحر براي اهداف مادي و پست و بیارزش به کار
5. جادوگران «2» . میرود. ج) معجزه، همراه با تحدّي و مبارزهطلبی براي آوردن همانند آن است، اما سحر این گونه نیست
انسانهایی سودجو و منحرف و اغفالگر و فریبکار هستند و از این رو هیچ گاه رستگار و پیروز نمیشوند؛ اما پیامبران معجزهگر،
انسانهایی پاك، حقطلب و پارسا و به دنبال اصلاح جامعهي انسانی در ابعاد معنوي و مادي هستند و از این رو به رستگاري و
پیروزي میرسند. ص: 127 آموزهها و پیامها: 1. یکی از تهمتهاي رایج به پیامبران در طول تاریخ،
جادوگري بوده است. 2. معجزه با جادوگري تفاوتهاي روشن دارد (آنها را بشناسید و مرزها را جدا سازید). 3. فرجام،
جادوگران، رستگاري و پیروزي نخواهد بود. 4. رهبران الهی و مبلغان دینی منتظر تهمتهاي مخالفان باشند و به آنها پاسخ مناسب
بدهند. *** قرآن کریم در آیهي هفتاد و هشتم سورهي یونس به تبلیغات فرعونیان علیه موسی و هارون علیهما السلام اشاره میکند
و میفرماید: 78 . قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَ دْنَا عَلَیْهِ آباءَنَا وَتَکُونَ لَکُمَ ا الْکِبْرِیَاءُ فِی الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَکُمَا بِمُؤْمِنِینَ (فرعونیان به
آیا به سراغ ما آمدهاي که ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم، بازگردانی، و بزرگی (و ریاست) در زمین، از » : موسی) گفتند
نکتهها و اشارهها: 1. مخالفان پیامبران، با تمسّک به سنتهاي «. آنِ شما دو (نفر) باشد؟! و ما تصدیق کننده شما دو (نفر) نیستیم
نیاکان، چنین وانمود میکردند که موسی و هارون میخواهند با مقدّسات جامعه و کشور بازي کنند و بدین ترتیب مردم را نسبت
به موسی و هارون بدبین میکردند. 2. انسان نسبت به فرهنگ و سنتهاي گذشتگان سه گونه رفتار میتواند داشته باشد: الف)
تمام آنها را بپذیرد و کورکورانه از نیاکان خویش پیروي کند؛ این کار منتهی به عقب افتادگی میشود. تفسیر قرآن مهر جلد نهم،
ص: 128 ب) تمام فرهنگ و سنتهاي گذشتگان را رد کند؛ این کار نیز صحیح نیست و انسان را بیهویّت میسازد. ج) عناصر
مثبت فرهنگ نیاکان را بپذیرد و عناصر منفی آن را طرد کند؛ یعنی آن دسته از سنتهاي فرهنگی را که با فطرت، عقل و دین
سازگاري دارد بپذیرد و سنتهاي خرافی و ضد فطرت، عقل و دین را که مانع پیشرفت است رد کند. به نظر میرسد که این روش
سوم مورد قبول اسلام و قرآن است و از این روست که قرآن حجّ ابراهیمی را به عنوان یک سنّت صحیح میپذیرد و احیا میکند،
اما عقاید نیاکان عرب در مورد شرك و بتپرستی را رد میکند. 3. اشراف و اطرافیان فرعون که تمام سعیشان بر ادامهي حکومت
ستمگرانه بر مردم بود، میپنداشتند که موسی و هارون نیز این گونهاند و از این رو به آنان تهمت قدرتطلبی میزدند. و شاید هم
میدانستند که چنین نیست اما این گونه تبلیغ میکردند تا موسی و هارون را از چشم مردم بیندازند. آموزهها و پیامها: 1. طاغوتیان
به نام حفظ میراث فرهنگی نیاکان و به خاطر تقلید کورکورانه از آنان، در برابر نهضت پیامبران مقاومت میکنند. 2. دستگاه
تبلیغاتی مستکبران با تبلیغات مسموم علیه رهبران الهی، آنان را متهم به ریاستطلبی مینمایند تا مردم را به دین و رهبري دینی
بدبین کنند. 3. از نیاکانتان تقلید کورکورانه نکنید که شما را به کفر میکشاند. *** ص: 129 قرآن
کریم در آیات هفتاد و نهم و هشتادم سورهي یونس به مرحلهي دوم مبارزات فرعونیان و ساحران با موسی اشاره کرده، میفرماید:
هر ساحر دانایی » : 79 و 80 . وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِی بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ* فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَی أَلْقُوا مَا أَنتُم مُلْقُونَ و فرعون گفت
آنچه را شما (از وسایل سحر میتوانید) » : و هنگامی که ساحران (به میدان مبارزه) آمدند، موسی به آنان گفت *«. را نزد من آورید
نکتهها و اشارهها: 1. این آیات به مرحلهي دوم مبارزات فرعونیان با موسی علیه السلام اشاره میکند. هنگامی «! بیفکنید، بیندازید
که فرعون برخی معجزات موسی را دید متوجه شد که ادعاي موسی بیدلیل نیست و ممکن است این معجزات بر مردم و اطرافیانش
صفحه 40 از 109
تأثیر بگذارد؛ از این رو تصمیم گرفت که با کمک ساحران به مقابله با موسی بشتابد. 2. شاید فرعون میخواست موسی و معجزات
او را بیازماید و شاید هم شکّی در حقانیّت موسی نداشت، اما فکر میکرد که غوغاسالاري جادوگردان و مشابهسازي آنان میتواند
تأثیر معجزات موسی را کم کند و از نفوذ او در افکار عمومی بکاهد. 3. این آیه اشاره کرده که جباران و فرعونیان، متخ ّ ص صان
آنچه » : زمان خویش را در راه اهداف شوم خود به خدمت میگرفتند. 4. بر اساس این آیه موسی علیه السلام به ساحران گفت
منظور موسی علیه السلام طنابها و عصاهاي مخصوصی بود که جادوگران تهیه کرده بودند و مواد «. میتوانید بیفکنید، بیفکنید
شیمیایی مخصوصی در آنها ریخته بودند که در اثر گرماي ص: 130 خورشید و زمین حرکت میکردند؛
آموزهها و پیامها: 1. طاغوتها همهي توان خود را «2» . همان طور که در آیات سورهي شعراء به این مطلب اشاره شده است «1»
. براي مبارزه با رهبران الهی به کار میگیرند. 2. از مبارزه با جادوگران ترسی نداشته باشید و قاطعانه در برابر آنان بایستید. 3
متخصصان مواظب باشند طاغوتها آنان را در خدمت اهداف خود نگیرند. *** قرآن کریم در آیات هشتاد و یکم و هشتاد و دوم
سورهي یونس به مبارزات موسی با ساحران و بطلان سحر، و پیروزي حق اشاره کرده، میفرماید: 81 و 82 . فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَی مَا
جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا یُصْ لِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ* وَیُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ و هنگامی که افکندند،
آنچه (شما) آن را آوردید، سحر است؛ [چرا] که خدا بزودي آن را باطل میکند؛ [زیرا] که خدا کار فسادگران را » : موسی گفت
تفسیر قرآن مهر «. اصلاح نمیکند.* و خدا حق را با کلمات (و وعدههاي) ش تثبیت میکند؛ و گرچه خلافکاران ناخشنود باشند
جلد نهم، ص: 131 نکتهها و اشارهها: 1. موسی علیه السلام جادوگران را انسانهایی فسادگر میخواند؛ چراکه آنان دانش خود را
در خدمت حکومت ستمکار و فاسد در آورده بودند و خدمت به چنین حکومتی شریک شدن در ستم و فساد آنان بود. 2. سحر
اما حقیقت ندارد و در اصل امري باطل است. ساحران عصر «1» ، میتواند در چشم مردم تأثیر بگذارد و آنان را به وحشت افکند
فرعون نیز از خواص شیمیایی و فیزیکی اجسام استفاده میکردند و حرکاتی در طنابها و عصاها ایجاد میکردند و یا با تردستی در
چشم مردم تصرف میکردند و اینها را در چشم آنان زنده جلوه میدادند، به طوري که خیال میکردند مارهایی در حرکت هستند
. 3. مقصود از ابطال سحر توسط خدا، آناست که خدا خیالی بودن و باطل بودن سحر را نمایان میسازد. 4 «2» . و وحشت میکردند
«3» . جادوگري و سحر در اسلام حرام است و طبق احکام اسلامی، دادگاههاي اسلامی میتوانند ساحران را به مرگ محکوم سازند
در آیهي فوق، یا « کلمات خدا » گفته میشود و مقصود از « کلمه » 5. در قرآن کریم به قوانین و سنّتها و وسایل تحقّق ارادهي الهی
وعدهي خدا در زمینهي پیروزي فرستادگان بر حق است و یا معجزات نیرومند او. آموزهها و پیامها: 1. جادوگران فسادگر هستند و
خدا کار فسادگران را اصلاح نمیکند. 2. با جادوگران مبارزه کنید که سحر و جادو باطل است و خدا بطلان آن را آشکار
3. پیروزي حق از وعدهها و سنّتهاي الهی است (پس امیدوار باشید). 4. از ناراحتی میسازد. ص: 132
خلافکاران نگران نباشید که نمیتواند مانع پیروزي حق شود. *** قرآن کریم در آیهي هشتاد و سوم سورهي یونس با اشاره به
مرحلهي سوم انقلاب موسی، یعنی مرحله جذب نیروهاي جوان میفرماید: 83 . فَمَ ا آمَنَ لِمُوسَی إِلَّا ذُرِّیَّۀٌ مِن قَوْمِهِ عَلَی خَوْفٍ مِن
فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ و موسی را تصدیق نکردند، مگر نسلی از قوم او؛ در حال
ترس از فرعون و اشراف آنان، که مبادا آنان را در بلا افکنند! و قطعاً فرعون در زمین (مصر)، برتريجویی کرد، و مسلماً او از
نخستین گروهی بودند که به انقلاب و رهبر الهی ایمان آوردند و موسی علیه «1» اسرافکاران بود. نکتهها و اشارهها: 1. جوانان
چرا که قلب و فکر جوانان پاكتر و دلبستگیهاي آنان کمتر است و جوشش انقلابی زیادتري «2» ؛ السلام را تصدیق کردند
ممکن است به موسی یا فرعون بازگردد؛ یعنی این گروه اندك جوانان که ایمان آورده بودند، یا « مِنْ قومِه » در « ه» دارند. 2. ضمیر
از فرعونیانی بودند که مخفیانه به موسی ایمان آوردند (همچون همسر فرعون و مؤمن آل فرعون) و یا اولین گروه، جوانان بنی
اسرائیل بودند که به موسی ایمان آوردند و کمکم بقیهي افراد بنی اسرائیل نیز ایمان آوردند. ص: 133
صفحه 41 از 109
در اصل به معناي تحت فشار قرار دادن چیزي براي جدا کردن « فِتْنه » .3 «1» . این احتمال نیز هست که مقصود آیه هر دو مورد باشد
مواد خالص از غیر آن است و در این جا، یا منظور منحرف ساختن مؤمنان از دین موسی با تهدید و شکنجه است و یا ایجاد هرگونه
ناراحتی براي آنان. آموزهها و پیامها: 1. فرعون صفتان افرادي برتريجو هستند که مرزها را رعایت نمیکنند (شما این گونه
نباشید) . 2. در نظام طاغوتی، ترس و فشار حاکم است، اما اینها نمیتواند مانع گرایش به حق شود. 3. براي جذب و تربیت
نیروهاي انقلابی، جوانان مناسبترند. *** قرآن کریم در آیهي هشتاد و چهارم سورهي یونس با اشاره به کادر سازي و تربیت
جوانان مؤمن توسط موسی علیه السلام میفرماید: 84 . وَقَالَ مُوسَی یَاقَوْمِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِن کُنتُم مُسْلِمِینَ و موسی
نکتهها و اشارهها: 1. این آیه نیز به «. اي قوم [من ! اگر به خدا ایمان آوردهاید، [و] اگر مسلمانید، پس فقط بر او توکّل کنید » : گفت
مرحلهي سوم انقلاب، یعنی جذب نیروهاي جوان و کادرسازي براي انقلاب اشاره کرده است. 2. موسی علیه السلام در این مرحله
آشنا میسازد. ص: « توکّل » به پرورش و تقویت روحی مردم میپردازد و این مؤمنان جوان را با مفهوم
3. توکّل به معناي واگذاري کار به دیگري و انتخاب وکیل است، اما مفهوم توکّل آن نیست که شخص متوکّل دست از تلاش 134
بردارد، بلکه مقصود آن است که نهایت کوشش خود را به کار بندد و در حال موفقیت و توانایی خود را بینیاز از لطف خدا نداند؛
زیرا همهي نیروها از ناحیهي خداست. توکّل نوعی استمداد از قدرت بیپایان الهی و تکیه بر اوست که مانع ناامیدي انسان در
مشکلات میشود. در آیات قرآن آمده است که هر کس بر خدا توکّل کند، خدا او را دوست میدارد و او را تأمین و کفایت
4. لازمهي ایمان داشتن و تسلیم بودن در برابر خدا، توکل بر اوست؛ افراد باایمان و تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا، «1» . میکند
به قدرت و وعدههاي الهی اعتقاد دارند و بر او تکیه میکنند. آموزهها و پیامها: 1. رهبر الهی لازم است کادرسازي کند و با تربیت
نیروهاي انقلابی آنان را با مفاهیم دینی آشنا سازد. 2. توکّل به خدا، لازمهي ایمان به خدا و تسلیم شدن در برابر اوست. *** قرآن
کریم در آیات هشتاد و پنجم و هشتاد و ششم سورهي یونس به تربیتپذیري جوانان و دعاهاي آنان اشاره کرده، میفرماید: 85 و
فقط بر خدا توکّل داریم؛ » : 86 . فَقَالُوا عَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَۀً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ* وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ و گفتند
[اي پروردگار ما! ما را [وسیله آزمایشی براي گروه ستمکاران قرار مده؛* و ما را به رحمت خویش از (شرّ) گروه کافران نجات
یاد شد و در این « اسرافکاران » ص: 135 نکتهها و اشارهها: 1. در آیات قبل، از فرعونیان با عنوان «. بخش
از آنها یاد شده است، این تفاوت تعبیر شاید بدان سبب است که انسان در مسیر گناه نخست از « ستمگران و کافران » دو آیه با عنوان
اسراف و تجاوز از مرزها شروع میکند و بعد بناي ستمکاري میگذارد و سرانجام کارش به کفر و انکار منتهی میشود. 2. در این
. آیات، جوانان مؤمن، نخست براي حفظ هویت فرهنگی خویش از فتنهها و سپس براي نجات خود دعا کردند. آموزهها و پیامها: 1
در مسیر مبارزه با طاغوتها، تکیه بر خدا و دعا لازم است. 2. نجات در سایهي رحمت الهی است، که باید از خدا درخواست کنید.
3. به صورت دستهجمعی و براي جمع دعا کنید. 4. به نداي رهبر الهی لبیک بگویید و بر خدا تکیه کنید. *** قرآن کریم در آیهي
هشتاد و هفتم سورهي یونس به ادامهي مرحلهي کادرسازي و آماده کردن مردم توسط موسی و هارون علیهما السلام اشاره کرده،
میفرماید: 87 . وَأَوْحَیْنَا إِلَی مُوسَی وَأَخِیهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتاً وَاجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَۀً وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ و به موسی
براي قومتان در مصر خانههایی آماده کنید؛ و خانههایتان را مقابل یکدیگر (و محل عبادت) قرار » : و برادرش وحی کردیم که
ص: 136 نکتهها و اشارهها: 1. برخی مفسران از این «. دهید؛ و نماز را به پا دارید؛ و مؤمنان را مژده ده
آیه استفاده کردهاند که بنی اسرائیل در عصر موسی علیه السلام گروهی پراکنده و وابسته بودند که خانههاي شخصی و تمرکزي
در « قِبله » .2 «1» . نداشتند؛ از این رو موسی و هارون مأموریت یافتند که اقدام به خانهسازي و ایجاد تمرکز اجتماعی براي آنان کنند
و نیز به معناي جهتگیري به طرف کانون عبادت است، و مقصود از آن در این آیه، یا رو به قبله ،« مقابل هم بودن » اصل به معناي
ساختن خانهها، یا رو به روي همدیگر ساختن خانهها و ایجاد تمرکز محلّی براي بنیاسرائیل و یا آن است که وقتی فرعون از عبادت
صفحه 42 از 109
ولی به نظر میرسد که معناي دوم در «2» ، در مساجد منع کرد مراسم عبادي خود را در خانههایشان برپا دارند تا خطر برطرف شود
این جا مناسبتر است. 3. تمرکز بنی اسرائیل و اجتماع آنان در یک محلّه و رو به رو بودن خانههاي آنها چند فایدهي مهم داشت:
الف) آنان را از وابستگی به فرعونیان نجات میداد و شهرکی مستقل پیدا میکردند. ب) آنان به خاطر مالک شدن، علاقه بیشتري
به دفاع جمعی از خود پیدا میکردند و پیوندهاي اجتماعی آنان تقویت میشد. ج) ایجاد شهرك مخصوص بنی اسرائیل سبب
میشد که اسرار و نقشههاي آنان زود به دست دشمن نیفتد و بیگانگان به خوبی قابل شناسایی باشند. د) بنی اسرائیل میتوانستند از
این اجتماع براي انجام مراسم مذهبی به صورت دسته جمعی استفاده کنند و مشورت نمایند و نقشههاي لازم را طرح کنند. تفسیر
4. در این آیه به برپایی نماز سفارش شده است؛ چرا که نماز انسانها را به خدا پیوند میدهد و روح قرآن مهر جلد نهم، ص: 137
را از آلودگی پاك میسازد و روح تازهاي در کالبد انسان میدمد. 5. نماز یکی از پر سابقهترین عبادات بشري است که در شریعت
موسی وجود داشته است؛ هر چند ممکن است شکل و شرایط آن در ادیان متفاوت باشد. 6. این آیه به موسی علیه السلام دستور
میدهد که روح امید را در جامعه بدمد و به مردم مژدهي پیروزي، لطف و رحمت الهی را بدهد تا از وحشت آنان کاسته شود و
قوي و با شهامت شوند. آموزهها و پیامها: 1. معماري و شهرسازي متناسب با زمان، یکی از برنامههاي مورد توجه وحی و یکی از
وظایف رهبران الهی است. 2. جهتگیريهاي اصلی معماري و شهر سازي را دین تعیین میکند و شهرسازيها باید در خدمت
. مکتب الهی باشد. 3. مؤمنان منطقهي مسکونی جداگانهاي داشته باشند (تا زمینهساز عزّت و قدرت و استقلال آنان از کفار شود). 4
با برپایی نماز، کادرسازي انقلابی کنید. 5. با بشارت دادن، روح امید را در کالبد جامعه بدمید. *** قرآن کریم در آیهي هشتاد و
هشتم سورهي یونس به نفرینهاي موسی علیه السلام در مورد فرعونیان اشاره کرده، میفرماید: 88 . وَقَالَ مُوسَی رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ
فِرْعَوْنَ وَمَلأَهُ زِینَۀً وَأَمْوَالًا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِ لُّوا عَن سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَی أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَی قُلُوبِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُوا حَتَّی یَرَوُا
اي پروردگار ما! براستی که تو فرعون و اشراف او را زیور و ] » : الْعَذَابَ الَألِیمَ ص: 138 و موسی گفت
اموالی در زندگی پست (دنیا) دادهاي؛ اي پروردگار ما! (آنان) در نهایت (مردم را) از راه تو گمراه میسازند؛ [اي پروردگار ما!
نکتهها «. اموالشان را بیاثر (و بیارزش) کن؛ و دلهایشان را (از درك حقایق) بر بند، که ایمان نیاورند تا عذاب دردناك را ببینند
برنامههاي الهی براي بیداري مردم و «1» . و اشارهها: 1. اشراف ثروتمند، فرجام کارشان آن است که مردم را گمراه میسازند
جلوگیري از چپاولگران ثروتمند آمده است؛ بنابراین اشراف مستکبر مردم را از دین منحرف میکنند، تا بتوانند به غارتگري خود
ادامه دهند. پس موسی علیه السلام نفرینشان میکند و نابودي اقتصادي آنان را از خدا میطلبد. 2. موسی علیه السلام در نفرین خود
آري؛ اینها سرمایههاي «2» . دو چیز از خدا میخواهد: اول، بی اثر شدن اموال فرعونیان؛ دوم، سختدلی و از کار افتادن فکر آنان
اصلی همهي ملتهاست که اگر از کار بیفتد راه نابودي و شکست آنان هموار میشود. 3. موسی علیه السلام در مناجات خود
نخست متذکر میشود که همهي اموال از آنِ خداست و در حقیقت فرعونیان چیزي از خود ندارند و این اموالی هم که دارند، تنها
در چند صباح دنیا در اختیار آنان است. ص: 139 آموزهها و پیامها: 1. سرمایهها هنگامی که به دست
افراد ناشایست بیفتد، در راه گمراهی و انحراف مردم مصرف میشود. 2. در دعاهاي خود نفرینهاي سیاسی را فراموش نکنید و
براي نابودي دشمنان راه خدا دعا کنید. *** قرآن کریم در آیهي هشتاد و نهم سورهي یونس به موسی و هارون بشارت میدهد
که دعاي آنان مستجاب شده و میفرماید: 89 . قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَ ا فَاسْتَقِیَما وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ (خدا) فرمود:
نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي «. دعاي هر دوي شما پذیرفته شد؛ پس پایداري کنید؛ و راه کسانی را که نمیدانند، پیروي مَکنید »
پیشین درخواست و دعاي موسی علیه السلام در مورد نابودي فرعونیان بیان شد، اما در این آیه از قبولی دعاي موسی و هارون هر
دو یاد شده است. شاید به خاطر آن که درخواست موسی، در حقیقت تقاضاي قلبی هارون نیز بوده است و در هنگام دعاي موسی،
2. در برخی احادیث آمده است «1» . هارون نیز آمین گفته است؛ همان گونه که در برخی احادیث به این مطلب اشاره شده است
صفحه 43 از 109
و شاید به همین سبب است که «2» ؛ که فاصلهي بین دعاي موسی علیه السلام و اجابت آن و نابودي فرعونیان، چهل سال بوده است
در ادامهي آیه، دستور استقامت میدهد. ص: 140 آموزهها و پیامها: 1. خدا دعاي پیامبران الهی را
میپذیرد. 2. در کار دین و انقلاب شکیبا باشید و با قاطعیت به راه خود ادامه دهید. 3. از افراد نادان و ناآگاه پیروي نکنید. ***
قرآن کریم در آیهي نودم سورهي یونس به پیروزي بنی اسرائیل و پشیمانی و هلاکت فرعون اشاره کرده، میفرماید: 90 . وَجَاوَزْنَا
بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیاً وَعَدْواً حَتَّی إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِیلَ وَأَنَا
مِنَ الْمُسْلِمِینَ و بنی اسرائیل (: فرزندان یعقوب) را از دریا عبور دادیم، و فرعون و لشکریانش از روي ستم و تجاوز، در پی آنان
ایمان آوردم [به این که هیچ معبودي نیست، جز کسی که بنی » : رفتند؛ تا هنگامی که او در (شُرُف) غرق شدن قرار گرفت، گفت
نکتهها و اشارهها: 1. در مرحلهي چهارم انقلاب «. اسرائیل (: فرزندان یعقوب) به او ایمان آوردهاند، و من از تسلیم شدگان هستم
و بر «1» موسی علیه السلام، بنی اسرائیل در هنگام عبور از مصر به طرف فلسطین، به صورت معجزهآسایی از دریا عبور کردند
وگرنه بنیاسرائیل افرادي مستضعف «2» فرعون پیروز شدند. 2. فرعونیان به خاطر ستم و تجاوزکاري به تعقیب بنی اسرائیل پرداختند
3. ایمان فرعون در هنگام مرگ، یا از روي ترس بود و یا به بودند و گناهی جز ایمان نداشتند. ص: 141
خاطر آن که در این هنگام پردههاي غرور و ناآگاهی از جلوي چشمان او کنار رفت و فطرت توحیدي او جلوهگر شد و به توحید
اقرار کرد. 4. پشیمانی و اظهار ایمان آوردن فرعون با سه عبارت مختلف بود، تا شاید خدا بپذیرد، ولی از آن جا که این ایمان
اضطراري و در هنگام دیدن عذاب و نزدیک مرگ بود پذیرفته نشد. چنان چه او در حال اختیار ایمان میآورد و یک مرتبه
میگفت کافی بود. آموزهها و پیامها: 1. با ارادهي خدا، بنیاسرائیل مستضعف پیروز شدند و مستکبران نیرومند شکست خوردند
(پس به لطف او امیدوار باشید). 2. ستمکاران مستکبر قبل از آن که شکست بخورند و به التماس بیفتند، بیدار شوند. *** قرآن
کریم در آیهي نود و یکم سورهي یونس با اشاره به فسادگري فرعون و ایمان بیثمر او میفرماید: 91 . آلْآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنْتَ
مِنَ الْمُفْسِدِینَ (به فرعون گفته شد:) آیا اکنون (ایمان میآوري)؟! در حالی که پیش [از آن بیقین نافرمانی میکردي، و از
فسادگران بودي! نکتهها و اشارهها: 1. ایمان فرعون در هنگام مرگ و ظاهر شدن نشانههاي عذاب الهی صورت گرفت، پس ایمانی
اضطراري و بی ارزش بود، نه ایمانی اختیاري و صادقانه و کمالآفرین. این همان پشیمانی و ایمانی است که هر انسان جانی و
مجرمی در هنگام گرفتاري از آن دم میزند. 2. در آیهي 18 سورهي نساء بیان شد که توبهي بدکاران به هنگام فرا تفسیر قرآن مهر
جلد نهم، ص: 142 رسیدن مرگ پذیرفته نمیشود. 3. در اندیشهي روز حسرت و پشیمانی باشید: امام عارفان در این مورد
مینویسند: اي انسان بیچاره! چه حسرتی خواهی داشت آن روزي که پردهي طبیعت از چشم برداشته شود و معاینه کنی که آنچه در
عالم قدم زدي و کوشش کردي در راه بیچارگی و شقاوت و بدبختی خودت بوده و راه چاره و طریق جبران نیز مسدود شده و
دستت از همه جا کوتاه! نه راه فرار از سلطنت قاهرهي الهیّه و نه راه جبران نقایص گذشته و عذرخواهی از معاصی الهیّه (الآن و قد
آموزهها و پیامها: 1. ایمان آوردن در هنگام مرگ، سودي ندارد (پس در فرصت باقیمانده ایمان آورید و توبه «1» .( عصیت قبل
کنید). 2. به عصیانگري و فسادگري نپردازید که مانع پذیرش توبه و ایمان شما میگردد. *** قرآن کریم در آیهي نود و دوم
سورهي یونس به عبرتآموزي از سرگذشت فرعون اشاره کرده، میفرماید: 92 . فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَۀً وَإِنَّ
کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ و [لی امروز تو را با زرهات نجات میدهیم (و بدنت را بر بلندي مینهیم)، تا براي کسانی که پس
از تو هستند، نشانهي (عبرت آموزي) باشی! و قطعاً بسیاري از مردم، از نشانههاي ما غافلند. ص: 143
بنابر معناي اول، مقصود آیه آن است .« زره » در لغت، یا به معناي جَسَد عظیم است و یا به معناي « بَدَن » نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
که آن بدن بزرگ و رفاهزدهي فرعون از آب بیرون انداخته شد، تا همگان باور کنند که این مدعی مقام پروردگاري مرده است. و
بنابر معناي دوم، اشاره به آن است که فرعون با زرهپوش سنگین خود، میبایست به قعر دریا میرفت، اما خدا او را از آب بیرون
صفحه 44 از 109
انداخت تا شناخته شود و تردیدي در مورد مرگ او باقی نماند و عبرت روزگار شود. همان گونه که در برخی احادیث به این
2. برخی مفسران از این آیه استفاده کردهاند که بدن فرعون در مکان بلندي از آب بیرون آمد تا «1» . مطلب اشاره شده است
3. هم اکنون در موزههاي مصر و انگلستان بدنهایی مومیایی شده از «2» . همگان ببینند و تردیدها در مورد مرگ او برطرف شود
فراعنهي مصر وجود دارد؛ و تعبیر قرآن در مورد نشانه بودن و عبرتآموز بودن جسد فرعون براي آیندگان، این احتمال را تقویت
4. از این «3» . میکند که جسد فرعونِ زمان موسی در میان این جسدها باشد، اما هنوز دلیل قاطعی براي این مطلب در دست نیست
آیه میتوان استفاده کرد که حفظ آثار عبرتآموز گذشتگان و تشکیل موزهها براي تماشاي آنها، مفید است و قرآن از همگان
انتظار دارد که به آثار باستانی به عنوان نشانههاي قهر و لطف الهی نگاه کنند. به صحراي وجود اندر، بُوَد صد چشمهي حیوان گناهِ
کیست چون هرگز نمینوشی و عطشانی ص: 144 آموزهها و پیامها: 1. آثار ستمگران نشانههاي
خداست، با دیدهي عبرت به آنها نظر کنید. 2. بسیاري از مردم از نشانههاي خدا غافلاند (پس مواظب باشید که شما از آنان
نباشید). *** قرآن کریم در آیهي نود و سوم سورهي یونس به نجات بنی اسرائیل و اختلافات درونی آنها اشاره کرده، میفرماید:
93 . وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مُبَوَّأَ صِ دْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِنَ الطَّیِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّی جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِ ی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَۀِ فِیَما
کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ و بیقین بنی اسرائیل (: فرزندان یعقوب) را در جایگاه درستی مستقّر ساختیم؛ و آنان را از پاکیزهها روزي دادیم؛ و
[لی اختلاف نکردند تا این که علم براي آنان [حاصل آمد؛ در حقیقت پروردگار تو روز رستاخیز، درباره آنچه همواره در آن
در این آیه، یا صدق و راستی « منزلگاه راستین » اختلاف میکردند، میان آنان داوري میکند. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
وعدهي الهی نسبت به استقرار بنی اسرائیل در فلسطین، یا سرزمین پاك و نیک آن جاست که منزلگاه پیامبران بوده و یا منزلگاه
شایسته و خوب از نظر آب و هوا و نعمتهاست. البته برخی مفسران نیز احتمال دادهاند که مقصود سرزمین مصر باشد که بنی
در این آیه، یا اختلاف درونی بنی اسرائیل « اختلافات » 2. مقصود از «1» . اسرائیل پس از شکست فرعونیان آن را تصرف کردند
است ص: 145 که از روي آگاهی و با مشاهدهي معجزات موسی علیه السلام باز هم با یکدیگر اختلاف
میکردند و یا اشاره به اختلافات یهودیان معاصر پیامبر صلی الله علیه و آله است که با وجود نشانههاي پیامبر اسلام صلی الله علیه و
آله در کتابهایشان، باز هم در مورد پذیرش دعوت او اختلاف کردند؛ ولی با توجه به مکی بودن سورهي یونس احتمال اول
قويتر است. 3. از این آیه استفاد میشود که در انقلابهاي الهی، علاوه بر معنویات، ابعاد مادي زندگی بشر، هم چون مسکن
مناسب و غذاي نیکو مورد توجه بوده و براي مردم فراهم میشده است. آموزهها و پیامها: 1. بعد از آگاه شدن اختلاف نکنید که
اختلافهاي آگاهانه از نظر قرآن محکوم است. 2. خدا نعمتهاي خود را بر بنی اسرائیل فرود آورد، اما آنان ناسپاسی کردند و به
اختلافات پرداختند (پس مواظب باشید که شما مسلمانان این گونه نباشید). *** خداي متعال در آیهي نود و چهارم سورهي یونس
به گواهی اهل کتاب بر حقانیّت قرآن اشاره کرده و شک و تردید را از مسلمانان دور میسازد و میفرماید: 94 . فَإِن کُنْتَ فِی شَکٍّ
مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ فَسْأَلِ الَّذِینَ یَقْرَءُونَ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِن رَبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ و اگر در مورد آنچه به
سوي تو فرو فرستادیم، در شک هستی، پس از کسانی بپرس، که پیش از تو کتاب [الهی را میخواندند؛ بیقین حقّ از طرف
پروردگارت به تو رسیده است، پس هرگز از تردید کنندگان مباش. ص: 146 شأن نزول: حکایت شده
که گروهی از کفّار قریش میگفتند: این قرآن از طرف خدا فرود نیامده، بلکه شیطان بر محمّد صلی الله علیه و آله القا میکند. این
نکتهها و اشارهها: 1. پیامبر صلی الله علیه و آله وحی را از طریق شهودي دریافت میکرد و در «1» . آیه فرود آمد و به آنان پاسخ داد
مسائل شهودي تردید معنا ندارد؛ چراکه انسان خود واقعیت و حقیقت را مییابد همان طور که وجود داشتنِ خود را درك میکند و
مییابد. پس اگر چه خطاب آیات فوق به پیامبر صلی الله علیه و آله است، اما از آن جا که پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد وحی
تردید ندارد، پس مخاطبان واقعی آیات، کافران و مشرکان هستند که در مورد حقانیّت پیامبر و قرآن تردید دارند. 2. نکتهي جالب
صفحه 45 از 109
و جملهي شرطیه دلالت بر تحقّق و «. اگر شک داري » : آن است که این آیه به صورت جملهي شرطیه آمده است؛ یعنی میگوید
به عبارت دیگر، مخاطب آیه پیامبر صلی الله «2» . وجود شرط ندارد، بلکه گاهی براي تأکید بر مطلب یا بیان یک قانون کلی است
در اصل به معناي تمرین در مورد چیزي براي به دست آوردن « مُمتَرین » . علیه و آله است، اما مقصود کنایی آن دیگران هستند. 3
نفعی است، و این أخص از شک است و برخی مشتقات آن به معناي ص: 147 ادامهي بحث با طرف
آموزهها و پیامها: 1. در هنگام شک از دانشمندان بپرسید. 2. با آمدن حق، «1» . مقابل براي به دست آوردن چیزي به نفع خود است
تردیدها میرود. 3. نشانههاي حقانیّت قرآن و پیامبر را در کتابهاي آسمانی دیگر بیابید. *** قرآن کریم در آیهي نود و پنجم
سورهي یونس نتیجهي تکذیب آیات الهی را زیان کاري معرفی میکند و میفرماید: 95 . وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَ ذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ
فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ و هرگز از کسانی مباش که آیاتخدا را دروغ انگاشتند، که از زیان کاران میشوي. نکتهها و اشارهها: 1. هر
چند خطاب این آیه نیز به پیامبر صلی الله علیه و آله است اما از آن جا که پیامبر هرگز آیات الهی را تکذیب نمیکرد، بلکه مدافع
سرسخت قرآن و اسلام بود، روشن میشود که منظور آیه مخالفان و کافران و مشرکان هستند. 2. در آیهي قبل فرمود: اگر تردید
دارید از دانشمندان بپرسید. و در این آیه میفرماید: هنگامی که عوامل تردید برطرف شد، تسلیم حق شوید و آیات الهی را تکذیب
نکنید. 3. انکار و تکذیب آیات الهی انسان را از ایمان و رهبري محروم میسازد و در نتیجه سرمایههاي وجودي او هدر میرود و
این زیان کاري روشنی است. ص: 148 آموزهها و پیامها: 1. نتیجهي تکذیب آیات و نشانههاي خدا،
چیزي جز زیان کاري نیست. 2. موضع مثبتی نسبت به آیات و نشانههاي الهی داشته باشید. *** قرآن کریم در آیات نود و ششم و
نود و هفتم سورهي یونس به گروهی اشاره میکند که امیدي به ایمان و نجات آنها وجود ندارد و میفرماید: 96 و 97 . إِنَّ الَّذِینَ
حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ* وَلَوْ جَاءَتْهُم کُلُّ آیَۀٍ حَتَّی یَرَوُا الْعَذَابَ الَألِیمَ در واقع کسانی که سخن پروردگارت بر آنان به
حقیقت پیوست ایمان نمیآورند؛* و گرچه هر نشانه (معجزهآسا) یی براي شان بیاید، (ایمان نمیآورند،) تا این که عذاب دردناك
را ببینند! نکتهها و اشارهها: 1. این آیات به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اعلام میکند که در میان مخالفان تو گروهی متعصّب و
لجوج هستند که انتظار ایمان آوردن از آنها بیهوده است. آنان آن قدر در راه باطل گام برداشتهاند که به موجودي نفوذناپذیر و
اصلاح ناپذیر تبدیل شدهاند؛ پس از بیایمان آنها دلسرد نباش و نیروي هدایت خود را صرف آنان نکن و به سراغ کسانی برو که
قابل هدایت هستند. 2. این آیات دلیلی بر جبرگرایی نیست بلکه بیان آثار اعمال انسانهاست، ولی از آن جا که همه چیز به فرمان
خدا و به وسیلهي قدرتهایی است که او داده است، ایمان آوردن یا نیاوردن افراد نیز به خدا نسبت داده میشود. 3. برخی کافران
زمان پیامبر صلی الله علیه و آله هم چون فرعون هستند که تا نشانههاي عذاب را مشاهده نکنند ایمان نمیآورند. تفسیر قرآن مهر
جلد نهم، ص: 149 آموزهها و پیامها: 1. مخالفان لجوج سزاوار عذاب هستند. 2. انتظار نداشته باشید همهي افراد ایمان بیاورند.
***
سرگذشت یونس
قرآن کریم در آیهي نود و هشتم سورهي یونس به سرگذشت قوم یونس و نجات استثنایی آنان اشاره کرده، میفرماید: 98 . فَلَوْلَا
کَ انَتْ قَرْیَۀٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِیمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَ فْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَی حِینٍ و چرا هیچ
آبادي نبود که (اهل آن) ایمان آورند و ایمانشان به آنان سود بخشد؟! مگر قوم یونس، هنگامی که ایمان آوردند، عذاب رسوایی
را در زندگی پست (دنیا) از آنان برطرف ساختیم؛ و تا زمان (مرگ) بهرهمندشان ساختیم. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به یک
قانون کلی در زندگی بشر اشاره دارد و آن این که هیچ قوم و ملّتی که در شهرها و روستاها در گذشته زندگی داشتند، به صورتی
یعنی در هنگامی که در آستانهي مرگ و عذاب قرار میگرفتند، ایمان میآوردند ) «1» ، ایمان نیاوردند که به حالشان سودمند باشد
صفحه 46 از 109
که براي آنان سودمند نبود)، مگر قوم یونس که ایمان آوردند و عذاب از آنان برطرف شد. 2. حکایت شده که یونس با قوم خود
در سرزمین نینوا (در عراق) زندگی میکردند و هنگامی که یونس از ایمان آوردن آنان مأیوس شد، به آنان نفرین کرد و از میان
آنان بیرون رفت و هنگامی که نشانههاي عذاب ظاهر شد، مردم ص: 150 به نزد حکیم و دانشمند قوم
خود رفتند و با راهنمایی او همگی از شهر بیرون رفتند و دست به دعا و توبه و تضرّع بلند کردند و حتی مادران را از فرزندان جدا
کردند و به جست و جوي یونس نیز برآمدند ولی او را نیافتند. این جریان سبب شد که عذاب از آنان برطرف شود و پس از مدتی
3. قوم یونس داراي چند ویژگی بودند که سبب نجات آنان از عذاب «1» . یونس به میان آنان بازگشت و مردم از او استقبال کردند
شد: الف) آنان همگی توبه کردند و ایمان آوردند، در حالی که در اقوام دیگري که گرفتار عذاب میشدند همیشه گروهی
سرسختانه به مخالفت میپرداختند. ب) نشانههاي مجازات قوم یونس ظاهر شده بود، اما مجازات آنان قطعی نبود، وگرنه قابل
برطرف شدن نمیبود و توبهي آنان پذیرفته نمیشد. ج) آنان در برابر هشدارهایی که معمولًا قبل از مجازات نهایی میآید هوشیار
بودند و زود بیدار شدند، در حالی که مثلًا قوم فرعون اخطارهاي عذاب را جدّي نگرفتند. د) قوم یونس رهبري دانشمند داشتند که
از او پیروي کردند و نجات یافتند. ه) توبه و برگزاري دعاي دسته جمعی و به صورت ویژه توسط قوم یونس، بسیار مؤثر بود و
دریاي رحمت الهی را به خروش آورد. آموزهها و پیامها: 1. ایمان و توبه در زمان مناسب سودمند است. 2. خدا نه تنها ایمان و
توبهي قوم یونس را پذیرفت، بلکه به آنان پاداش نیز عطا کرد. 3. ملتهایی که گرفتار عذاب شدند، خودشان کوتاهی کردند و به
موقع ایمان نیاوردند. *** ص: 151 قرآن کریم در آیهي نود و نهم سورهي یونس به مطلوب نبودن
ایمان اجباري اشاره میکند و میفرماید: 99 . وَلَوْ شَ اءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمیعاً أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّی یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ
و اگر (بر فرض) پروردگارت میخواست، حتماً تمام کسانی که در روي زمین هستند، همگی آنان، ایمان میآوردند؛ و آیا تو
مردم را وا میداري تا این که مؤمن شوند؟! نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به پیامبر صلی الله علیه و آله دل داري میدهد که از ایمان
نیاوردن گروهی از مردم دلگیر مباش که این لازمهي اصل آزادي اراده و اختیار مردم است. 2. این آیه بار دیگر اشاره کرده که
خدا انسانها را آزاد آفریده و نمیخواهد آنان را بر دین و ایمان مجبور سازد و حتی پیامبر صلی الله علیه و آله را از اکراه کردن
بدان معناست که انسان شرایطی را فراهم آورد که شخص دیگري با ارادهي خود و بدون رضایت « اکراه » . مردم برحذر میدارد. 3
قلبی، دست به کاري بزند یا چیزي را بپذیرد. اگر ایمان آوردن افراد نیز این گونه باشد ارزشی ندارد؛ چراکه براساس آزادي،
ارادهي شخصی و رضایت قلبی نیست. آري؛ ایمان و دین چیزي است که از درون جان برمیخیزد و نمیتوان آن را با اسلحه بر
مردم تحمیل کرد. آموزهها و پیامها: 1. خدا نمیخواهد مردم را به ایمان مجبور سازد، وگرنه همهي مردم مؤمن میشدند. 2. مردم
را با اکراه مؤمن نسازید که ایمان آوردن از روي اکراه و اجبار، مطلوب نیست (بلکه ایمان آگاهانه و آزادانه ارزشمند است). ***
ص: 152 قرآن کریم در آیهي صدم سورهي یونس انسانهاي بیخرد را سرزنش میکند و میفرماید:
100 . وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ و براي هیچ کس (ممکن) نیست که جز با رخصت
خدا ایمان آورد. و [خدا] بر کسانی که خردورزي نمیکنند، پلیدي قرار میدهد. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه با توجه به آیهي قبل
اشاره دارد که نه جبرگرایی صحیح است و نه تفویض تمام اختیار به بشر قابل قبول است، بلکه راهی میان آن دو صحیح است؛ یعنی
انسان آزاد و مختار است، اما به خود واگذار نشده است و نیازمند امداد الهی است. 2. اگر لطف الهی و یاري و هدایت او از طریق
عقل و پیامبران نباشد، انسان توفیق ایمان آوردن پیدا نمیکند؛ پس در عین آزادي انسان، سرچشمهي موهبتها از ناحیهي خداست.
3. افرادي که تفکر و تعقّل نمیکنند، سرانجام گرفتار پلیدي شک و تردید و بینش نادرست میشوند و توفیق ایمان پیدا نمیکنند.
آموزهها و پیامها: 1. سرچشمهي همهي توفیقات ایمانی به دست خداست. 2. هر کس اهل خردورزي نباشد، مشمول لطف خدا
نمیشود و گرفتار پلیدي میشود. 3. خردورزي کنید که زمینهسازِ ایمان است. 4. بیایمانی نوعی پلیدي و نشانهي بیخردي است.
صفحه 47 از 109
*** ص: 153 قرآن کریم در آیهي صد و یکم سورهي یونس مردم را به نگرش در نشانههاي الهی
فرامیخواند و میفرماید: 101 . قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِی الْآیَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ (اي پیامبر) بگو:
و [این نشانهها و هشدارها براي گروهی که (به خاطر لجاجت) ایمان نمیآورند، «؟ بنگرید در آسمانها و زمین چه چیزي است »
(چیزي از عذاب را) دفع نمیکند! نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم جهان هستی با ستارگان درخشان و منظومهها و کهکشانها و
نظام دقیق آن را نشانهاي از خداي یکتا معرفی میکند که هر کس بیشتر در اینها بنگرد و مطالعه کند، با مبدء هستی آشناتر
تنها براي کسانی مفید «1» ، میشود. این سادهترین و بهترین و عمومیترین راه خداشناسی است. 2. این همه نشانهها و هشدارها
است که آمادگی پذیرش حق را دارند، اما کسانی که آمادگی ندارند و لجاجت میورزند، هیچ یک از این آیات و اخطارها
برایشان مؤثر و مفید نخواهد بود. آموزهها و پیامها: 1. در مورد جهان هستی ژرفنگر باشید تا نشانههاي خدا شما را به ایمان
رهنمون سازد. 2. نشانهها و هشدارهاي الهی براي همگان کارساز نیست. *** ص: 154 قرآن کریم در
آیهي صد و دوم سورهي یونس با یادآوري سرگذشت پیشینان، به تهدید کافران میپردازد و میفرماید: 102 . فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ
أَیَّامِ الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُم مِنَ الْمُنتَظِرِینَ و آیا (مشرکان) جز همانند روزگاران کسانی که پیش از آنان در
نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به صورت پرسشی «! پس منتظر باشید که من (هم) با شما از منتظرانم » : گذشتند، انتظار میکشند؟! بگو
(: استفهام انکاري) مطرح شده است، اما لحنی تهدیدآمیز و هشداردهنده دارد و مشرکان و کافران عصر پیامبر صلی الله علیه و آله
2. مشرکان در انتظار شکست رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بودند «1» . را از سرنوشت عذابآلود اقوام گذشته میترساند
. و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز منتظر فرجام عذابآلودي هم چون سرنوشت مستکبران پیشین براي آنان بود. آموزهها و پیامها: 1
تاریخ و سرنوشت گذشتگان براي آیندگان عبرتآموز است. 2. مشرکان منتظر سرنوشتی عذابآلود، هم چون مستکبران گذشته،
باشند. *** ص: 155 قرآن کریم در آیهي صد و سوم سورهي یونس به سنت الهی در مورد نجات
مؤمنان اشاره کرده، میفرماید: 103 . ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا کَذلِکَ حَقّاً عَلَیْنَا نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ سپس فرستادگانمان و کسانی را
که ایمان آوردند، نجات میدهیم؛ همچنین بر ما حقّ است که مؤمنان را نجات دهیم. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق این قانون و
2. از آن جا که خدا مالک و خالق «. مؤمنان را نجات بخشد » : سنت الهی را بیان میکند که خدا بر خویش این حق را لازم کرده که
همه چیز و همه کس است، کسی بر او حقّی ندارد، اما گاهی بر اساس لطف و حکمتش، حقّی براي دیگران تعیین میکند و این
همان وعدهها و سنتهاي الهی است که در مورد افراد جاري میشود. آموزهها و پیامها: 1. آیندهي روشن و نجات نهایی از آنِ
مؤمنان است و این وعدهي حتمی الهی است. 2. ایمان آورید تا نجات یابید. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهارم سورهي یونس
به قاطعیت پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر مشرکان اشاره میکند و میفرماید: 104 . قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنتُمْ فِی شَکٍّ مِنْ دِینی
اي مردم! اگر از دین من در » : فَلَا أَعْبُدُ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَلکِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي یَتَوَفَّاکُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بگو
شک هستید، پس کسانی را که غیر از خدا میپرستید، نمیپرستم؛ و لیکن خدایی را پرستش میکنم که (جان) شما را به طور کامل
میگیرد؛ و فرمان داده شدهام که از مؤمنان باشم. ص: 156 نکتهها و اشارهها: 1. لحن آیه نشان میدهد
که مشرکان گاهی توهم میکردند که ممکن است پیامبر صلی الله علیه و آله نرمشی در اعتقادات خود نشان دهد و روش تساهل و
تسامح را در پیش گیرد و با عقاید مشرکان کنار آید، ولی قرآن با قاطعیت به این توهم پاسخ میدهد که جز اللّه معبودي نیست و
تأکید شده است. شاید بدان « میراندن » سازشی هم در کار نخواهد بود. 2. در این آیه از میان صفات خدا بر مسئلهي قبض روح و
سبب که مسئلهي مرگ قابل شک و تردید نیست و یا براي توجه دادن مشرکان به مرگ و عذابهاي پس از آن است و نوعی
آموزهها و پیامها: 1. هرگونه تساهل و تسامح با مشرکان ممنوع است. 2. شک دیگران سبب تردید شما نشود. «1» . تهدید آنهاست
3. با قاطعیت مواضع توحیدي خود را بیان کنید و جبههي کفر را از خودتان ناامید سازید. *** قرآن کریم در آیهي صد و پنجم
صفحه 48 از 109
سورهي یونس به فطري بودن دین اسلام اشاره میکند و میفرماید: 105 . وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ و
(به من فرمان داده شده:) که رويِ (وجود) خود را به دین حق گرایانه، راست دار؛ و هرگز از مشرکان مباش! تفسیر قرآن مهر جلد
به معناي کسی است که از انحراف به راستی میگراید؛ یعنی از آیینهاي منحرف « حَنیف » . نهم، ص: 157 نکتهها و اشارهها: 1
چشم میپوشد و متوجه آیین مستقیم الهی میشود. آیینی که موافق فطرت است و به همین جهت مستقیم است. 2. حنیف بودن و
و شرك «1» مستقیم بودن دین اسلام، اشارهاي به فطري بودن توحید دارد؛ چراکه انحراف چیزي است که بر خلاف فطرت باشد
یکی از انحرافات است. تو را پاك آفرید ایزد، ز خود شرمت نمیآید که روزي پاك بودستی، کنون آلوده دامانی 3. روي سخن
آیه با پیامبر صلی الله علیه و آله است، اما مخاطب حقیقی آیه همهي مسلمانان هستند. آموزهها و پیامها: 1. دین اسلام بدون انحراف
و موافق فطرت است (پس به آن بگرایید). 2. خود را با شرك آلوده نسازید، بلکه حقگرا و توحیدگرا باشید. *** قرآن کریم در
آیهي صد و ششم سورهي یونس پرستش غیر خدا را ستمکاري معرفی میکند و میفرماید: 106 . وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ
وَلَا یَضُ رُّكَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذاً مِنَ الظَّالِمِینَ و غیر از خدا، چیزي را که سودي به تو نمیرساند و زیانی به تو نمیرساند، مخوان (و
پرستش مکن؛) و اگر (چنین) کنی، پس آنگاه در واقع تو از ستمکاران خواهی بود. ص: 158 نکتهها و
اشارهها: 1. این آیه به یک دلیل عقلی بر توحید اشاره دارد و آن این که انسان یا براي به دست آوردن سود و یا براي دفع ضرر و
که نه هیچ گونه سود و زیانی دارند و نه در سرنوشت او «1» خطر کار میکند و خرد انسان اجازه نمیدهد که او چیزهایی را بپرستد
مؤثرند. 2. شرك ستم به خویشتن است، چون مشرك سرمایههاي خود را هدر میدهد؛ و ستم به جامعهي بشري است، چون نوعی
ارتجاع و انحراف بشریت است. آموزهها و پیامها: 1. شرك نوعی ستمکاري (به خود و جامعه) است. 2. غیرخدا را نپرستید که
شرك است. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفتم سورهي یونس به قدرت مطلق و تأثیر گذار خدا در سود و زیان انسان اشاره
کرده، میفرماید: 107 . وَإِن یَمْسَ سْکَ اللَّهُ بِضُ رٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن یُرِدْكَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ
الْغَفُورُ الرَّحِیمُ و اگر خدا، (براي امتحان یا مجازات،) زیانی به تو رساند، پس جز او هیچ برطرف کنندهاي براي آن، نیست؛ و اگر
نیکی براي تو اراده کند، پس هیچ برگردانندهاي براي بخشش او نیست؛ آن را به هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند)
ص: 159 نکتهها و اشارهها: 1. هر چند ظاهراً روي «. میرساند؛ و او بسیار آمرزنده [و] مهرورز است
سخن آیه با پیامبر صلی الله علیه و آله است، اما در حقیقت یک قانون کلی را بیان میکند که شامل همهي انسانها میشود. 2. در
آمده است، اما در مورد نیکیها نیامده است؛ زیرا خدا ناراحتیهاي انسان را برطرف « إلّا هو » این آیه در مورد ناراحتی و زیان تعبیر
میکند، اما نیکیهایی را که به انسان میرسد برطرف نمیسازد مگر آن که اعمال ما آن را تغییر دهد. 3. در این آیه در مورد نیکی
به کار رفته است که به « یَمسَ سْک » به کار رفته، اما در مورد زیان رساندن به انسانها تعبیر « ارادهي خدا » کردن به انسانها تعبیر
.4 «1» . معناي لمس و رساندن است. از تفاوت این تعبیرها روشن میشود که اراده و خواست اصلی خدا نیکی کردن به انسان است
نیکیها و ناراحتیها و زیانها از طرف خداست؛ یعنی همهي اسباب و عوامل در نهایت به خدا میرسد، هر چند انسان با ارادهي
خود از آنها استفاده میکند و آنها را به دست میآورد. 5. ارادهي خدا براي نیکی و زیان انسان بیحساب نیست، بلکه بر اساس
حکمت الهی و شایستگیهاي انسانهاست. آموزهها و پیامها: 1. اراده و قدرت خدا مطلق است و چیزي مانع او نیست. 2. ارادهي
خدا همراه با مهر و آمرزش است. 3. بر طرف شدن مشکلات را از خدا بخواهید که غیر از او برطرف کنندهاي نیست. *** تفسیر
قرآن مهر جلد نهم، ص: 160 قرآن کریم در آیهي صد و هشتم سورهي یونس به سود هدایت و زیان گمراهی و مسئولیت رهبري
اشاره میکند و میفرماید: 108 . قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِن رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَي فَإِنَّمَا یَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِ لُّ
اي مردم! بیقین، حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ و هر کس (در پرتو آن) راه یابد، » : عَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِوَکِیلٍ بگو
«. پس فقط به سود خودش راه یافته است. و هر کس گمراه شود، پس فقط به زیان خود گمراه میشود؛ و من حمایتگر شما نیستم
صفحه 49 از 109
نکتهها و اشارهها: 1. این آیه با اشاره به مسئلهي اختیار و آزادي ارادهي انسان تأکید میکند که انسان مجبور نیست و میتواند راه
هدایت یا گمراهی را برگزیند. 2. پذیرش حق و هدایت یافتن به سود خود انسان است، همان گونه که گمراهی و مخالفت با حق به
زیان خود اوست؛ یعنی برنامههاي رهبران الهی براي تربیت و تکامل خود انسان است. 3. پیامبر صلی الله علیه و آله وکیل مردم
نیست؛ یعنی نه کسی را در پذیرش حق مجبور میسازد و نه کسی را از مجازات الهی، در صورت مخالفت با حق، حفظ میکند،
بلکه او راهنمایی میکند و مردم راه خود را انتخاب میکنند. آموزهها و پیامها: 1. سود و زیانِ هدایت و گمراهی، فقط به خود
انسان میرسد و خدا از اینها بینیاز است. 2. وظیفهي رهبر دینی، ارشاد و تبلیغ است و او کسی را مجبور نمیسازد و نگهبان و
وکیل کسی هم نیست. 3. قرآن و تعالیم پیامبر صلی الله علیه و آله حق است که از طرف پروردگار (براي تربیت انسان) آمده است.
*** ص: 161 قرآن کریم در آخرین آیهي سورهي یونس وظایف پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را
مشخص میسازد و میفرماید: 109 . وَاتَّبِعْ مَا یُوحَی إِلَیْکَ وَاصْ بِرْ حَ تَّی یَحْکُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحَ اکِمِینَ و از آنچه به سوي تو وحی
میشود پیروي کن، و شکیبایی کن! تا (این که) خدا داوري کند، و او بهترین داوران است. نکتهها و اشارهها: 1. در حقیقت، پیروي
از وحی، راه و برنامه را براي رهبر مشخص میسازد و از انحرافات احتمالی جلوگیري میکند و شکیبایی و صبر، تداوم راه را
تضمین میکند. 2. خدا بهترینِ حاکمان است، چون فرمان و حکم او طبق حق و عدالت است و وعدهاش تخلّف نمیپذیرد. آموزهها
و پیامها: 1. وظایف رهبران الهی، پیروي از وحی و استقامت است. 2. برنامهي الهی و استقامت و امید به داوري خدا، لوازم رهبري
جامعه است. *** ص: 163
بخش